امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cemetery

ˈseməteri ˈsemətri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cemeteries

معنی و نمونه‌جمله

noun countable B2
گورستان، قبرستان، ارامگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- My uncle's grave is in Behesht Zahra cemetery.
- آرامگاه عمویم در گورستان بهشت زهرا است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cemetery

  1. noun burial ground
    Synonyms:
    boot hill catacomb charnel charnel house churchyard city of the dead crypt eternal home funerary grounds garden God’s acre Golgotha grave graveyard marble town memorial park mortuary necropolis ossuary polyandrium potter’s field resting place sepulcher tomb vault

ارجاع به لغت cemetery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cemetery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cemetery

لغات نزدیک cemetery

پیشنهاد بهبود معانی