امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Censure

ˈsenʃər ˈsenʃə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    censured
  • شکل سوم:

    censured
  • سوم‌شخص مفرد:

    censures
  • وجه وصفی حال:

    censuring
  • شکل جمع:

    censures

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
انتقاد، سرزنش، سرزنش کردن، بازبینی، ممیزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Their actions received the public censure of the church.
- اعمال آن‌ها مورد توبیخ کلیسا قرار گرفت./ کلیسا کارهای آن‌ها را توبیخ کرد.
- Some deputies brought a motion to censure the government.
- برخی از نمایندگان در خواست استیضاح دولت را کردند.
- a resolution on the floor to censure the government
- لایحه‌ی مورد بحث (در مجلس) درباره‌ی استیضاح از دولت
- A writer should not censure other writers.
- یک نویسنده نباید نویسندگان دیگر را سرزنش کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد censure

  1. noun severe criticism
    Synonyms:
    admonishment admonition blame castigation condemnation disapproval dressing down objection obloquy rebuke remonstrance reprehension reprimand reproach reproof stricture
    Antonyms:
    approval compliment encouragement endorsement praise ratification recommendation sanction
  1. verb condemn; criticize severely
    Synonyms:
    abuse admonish animadvert asperse attack backbite berate blame carp at castigate cavil chastise chide contemn cut up denigrate denounce deprecate disapprove discipline disparage exprobate find fault with get after impugn incriminate judge knock lecture look askance ostracize pick apart pull apart read out rebuff rebuke remonstrate reprehend reprimand reproach reprove scold take to task tear apart tell off upbraid
    Antonyms:
    allow approve compliment endorse laud permit sanction

ارجاع به لغت censure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «censure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/censure

لغات نزدیک censure

پیشنهاد بهبود معانی