با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Charge Card

ˈtʃɑːrdʒ ˌkɑːrd ˈtʃɑːdʒ ˌkɑːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(نوعی کارت اعتباری که دارنده‌ی کارت می‌تواند خریدهایش را انجام دهد و هزینه‌ی آن را بعداً خودش یا فرد یا سازمان دیگر بپردازد) کارت شارژ خرید کالا یا خدمات، بُن خرید
- You have to earn £20,000 a year to qualify for the charge card.
- باید ۲۰۰۰۰ پوند در سال درآمد داشته باشی تا واجد شرایط دریافت کارت شارژ خرید کالا شوی.
- a universal charge card
- بُن خرید جهانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد charge card

  1. noun credit card
    Synonyms: affinity card, bank card, charge plate, debit card, gold card, plastic, plastic money, platinum card

ارجاع به لغت charge card

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «charge card» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/charge-card

لغات نزدیک charge card

پیشنهاد بهبود معانی