با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Chasm

ˈkæzm ˈkæzm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
شکاف عمیق (در سطح زمین یا یخ)، ژرفنا، ورطه، ورطه‌گاه، مغاک، دره‌ی تنگ، گدار
- The vast chasm separating Catholics and Protestants.
- شکاف عظیمی که کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها را از هم جدا می‌کرد.
- Suddenly a huge chasm opened in the earth.
- ناگهان شکاف عظیمی در زمین ایجاد شد.
noun
(مجازی) دوگانگی ژرف
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chasm

  1. noun gap, abyss
    Synonyms: abysm, alienation, arroyo, blank, breach, cavity, cleavage, cleft, clough, clove, crater, crevasse, fissure, flume, gorge, gulch, gulf, hiatus, hole, hollow, omission, opening, oversight, preterition, ravine, rent, rift, schism, skip, split, void, yawn
    Antonyms: closure, junction, juncture

ارجاع به لغت chasm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chasm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chasm

لغات نزدیک chasm

پیشنهاد بهبود معانی