با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cheeky

ˈtʃiːki ˈtʃiːki
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    cheekier
  • صفت عالی:

    cheekiest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
دارای گونه‌های برآمده، گستاخ، پررو
- The beggar said cheekily, "give me more! "
- گدا با پررویی گفت: «بیشتر بده!»
- She is very cheeky.
- او خیلی پررو است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cheeky

  1. adjective impudent
    Synonyms: audacious, ballsy, bold, brash, brazen, disrespectful, forward, impertinent, insolent, insulting, nervy, saucy

ارجاع به لغت cheeky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cheeky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cheeky

لغات نزدیک cheeky

پیشنهاد بهبود معانی