با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cheeseparing

ˈtʃiːzpeərɪŋ ˈtʃiːzpeərɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun adjective
(مثل پوست پنیر هلندی) بی‌ارزش
noun adjective
خسیس، کم‌خرج‌کن، زفت، ممسک، بخیل، فرومایه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cheeseparing

  1. adjective Giving or spending with reluctance
    Synonyms: close, near, chinchy, penny-pinching, skinny, economization

ارجاع به لغت cheeseparing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cheeseparing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cheeseparing

لغات نزدیک cheeseparing

پیشنهاد بهبود معانی