امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Chicken

ˈtʃɪkɪn ˈtʃɪkɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    chickens

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
جانورشناسی جوجه مرغ، مرغ، پرنده‌ی کوچک، ماکیان، جوجه‌ی مرغ یا خروس link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a hen and her chickens
- یک مرغ و جوجه‌هایش
- She went to feed the chickens.
- او رفت به مرغ‌ها غذا بدهد.
noun uncountable
گوشت مرغ
- We had chicken for dinner.
- برای شام مرغ داشتیم.
- fried chicken
- مرغ سرخ کرده
- chicken sandwich
- ساندویچ مرغ
- chicken kebab, broiled chicken
- جوجه کباب
noun adjective countable informal
بچه، مرد جوان، ناآزموده، ترسو، کم‌رو
- Don't be a chicken!
- ترسو نباش!
- He called me a chicken because I wouldn't swim in the river.
- به من گفت ترسو چون نمی‌خواستم در رودخانه شنا کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chicken

  1. noun person afraid to try something
    Synonyms:
    coward craven dastard funk poltroon quitter recreant scaredy cat yellow belly
  1. noun farm fowl
    Synonyms:
    banty barnyard fowl biddy capon chick cock cock-a-doodle-do cockalorum cockerel gump heeler hen poultry pullet rooster

Phrasal verbs

Idioms

  • chicken and egg situation

    (در اصل: این پرسش که آیا مرغ اول به وجود آمده یا تخم‌مرغ؟) اشکال در شناخت علت و معلول

  • play chicken

    (عامیانه) متقابلاً تهدید و مبارزه‌جویی کردن (برای از میدان در کردن حریف)

سوال‌های رایج chicken

معنی chicken به فارسی چی میشه؟

واژه "chicken" در زبان انگلیسی به معنای "مرغ" است و به طور کلی به پرندگان domesticated یا خانگی از خانواده‌ی مرغ‌ها اشاره دارد. این واژه علاوه بر معنای اصلی خود، در فرهنگ‌های مختلف و در زبان عامیانه نیز معانی و مفاهیم متفاوتی دارد.

۱. معانی اصلی:

- مرغ: این واژه به طور مستقیم به حیوانی اشاره دارد که در بسیاری از نقاط جهان به عنوان منبع گوشت و تخم استفاده می‌شود. مرغ‌ها در بسیاری از غذاها و دستورپخت‌ها جایگاه ویژه‌ای دارند.

- تخم مرغ: این واژه همچنین می‌تواند به تخم مرغ که از مرغ به دست می‌آید، اشاره داشته باشد. تخم مرغ یکی از مواد غذایی اساسی در بسیاری از فرهنگ‌هاست و در تهیه‌ی انواع غذاها به کار می‌رود.

۲. کاربردهای فرهنگی و عامیانه:

- شجاعت و ترس: در زبان عامیانه، واژه "chicken" به معنای فردی ترسو یا جبون نیز به کار می‌رود. به عنوان مثال، اگر کسی از انجام کاری بترسد، ممکن است به او بگویند "You're such a chicken!" که به معنای "تو خیلی ترسو هستی!" است.

- زبان عامیانه: این واژه در اصطلاحات و ضرب‌المثل‌ها نیز کاربرد دارد، مانند "Don't be a chicken!" که به معنای "ترسو نباش!" است.

۳. جنبه‌های اقتصادی:

- صنعت مرغ‌داری یکی از بزرگ‌ترین صنایع غذایی در جهان است. تولید و پرورش مرغ‌ها برای گوشت و تخم مرغ، به اقتصاد کشورها کمک می‌کند و شغل‌های زیادی را ایجاد می‌کند.

۴. جنبه‌های سلامتی:

- گوشت مرغ به عنوان یک منبع پروتئین کم چرب و سالم شناخته می‌شود. همچنین، تخم مرغ دارای ویتامین‌ها و مواد معدنی مهمی است که برای سلامتی بدن ضروری هستند.

۵. نکات جالب:

- تاریخچه: مرغ‌ها از حدود ۸۰۰۰ سال پیش در جنوب شرق آسیا اهلی شده‌اند و از آن زمان به تدریج به سایر نقاط جهان منتقل شده‌اند.

- ویژگی‌های رفتاری: مرغ‌ها موجودات اجتماعی هستند و در گروه‌ها زندگی می‌کنند. آن‌ها دارای سیستم‌های اجتماعی پیچیده‌ای هستند و می‌توانند احساسات مختلفی را نشان دهند.

- رنگ‌ها و نژادها: مرغ‌ها در انواع و نژادهای مختلفی وجود دارند که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. برخی از آن‌ها برای تولید تخم مرغ و برخی دیگر برای تولید گوشت پرورش داده می‌شوند.

۶. در ادبیات و هنر:

مرغ‌ها در ادبیات و هنر نیز مورد توجه قرار گرفته‌اند. در بسیاری از داستان‌ها، افسانه‌ها و کارتون‌ها، شخصیت‌های مرغ به عنوان نمادهای خاصی از شجاعت یا ترس به تصویر کشیده می‌شوند.

ارجاع به لغت chicken

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chicken» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chicken

لغات نزدیک chicken

پیشنهاد بهبود معانی