با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Child's Play

American: ˈtʃaɪldzˈpleɪ British: tʃaɪldzpleɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

بچه‌بازی، بازی کودکان
هر کار بسیار آسان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد child's play

  1. noun easy task
    Synonyms: breeze, cinch, drop in the bucket, duck soup, easy thing, picnic, piece of cake, pushover, simple matter, small potatoes

ارجاع به لغت child's play

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «child's play» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/child's play

لغات نزدیک child's play

پیشنهاد بهبود معانی