با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Choker

ˈtʃoʊkər ˈtʃəʊkə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    chokers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
گردن‌بند طوقی، چوکر (نوعی نوار پارچه‌ای باریک یا گردن‌بندی که خیلی نزدیک دور گردن قرار می‌گیرد)
- She couldn't breathe properly with the choker on.
- با گردن‌بند طوقی نمی‌توانست درست نفس بکشد.
- The choker added a touch of elegance to her outfit.
- چوکر لباسش طرافت بخشید.
noun countable
خفه‌کننده، مسدودکننده
- The paramedics quickly removed the choker.
- امدادگران به‌سرعت خفه‌کننده را درآوردند.
- The piece of meat got stuck in his throat and turned into a choker.
- تکه‌ی گوشت در گلویش گیر کرد و تبدیل به مسدودکننده شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد choker

  1. noun A high tight collar
    Synonyms: collar, ruff, dog-collar, ruffle, neck ruff, neckband
  2. noun Someone who kills by strangling
    Synonyms: garroter, garrotter, strangler, throttler

ارجاع به لغت choker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «choker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/choker

لغات نزدیک choker

پیشنهاد بهبود معانی