امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Chopping

American: ˈt͡ʃɑːpɪŋ British: ˈt͡ʃɒpɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    chopped
  • شکل سوم:

    chopped
  • سوم‌شخص مفرد:

    chops

معنی

adjective adverb
پرتکان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chopping

  1. verb Cut with a hacking tool
    Synonyms:
    slashing hewing cutting whacking truncating splitting lopping slitting trimming severing hacking mincing shearing knocking pruning hashing haggling paring grading lowering gashing cracking cleaving chipping changing cropping carving bartering clipping
  1. verb To cut into small bits
    Synonyms:
    yawing mincing veering swerving sluing cutting skewing sheering

ارجاع به لغت chopping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chopping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chopping

لغات نزدیک chopping

پیشنهاد بهبود معانی