با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Chowder

ˈtʃaʊdər ˈtʃaʊdə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
انگلیسی آمریکایی غذا و آشپزی سوپ چاودر (نوعی سوپ یا آبگوشت)
- I ordered a bowl of clam chowder at the restaurant by the harbor.
- در رستورانی که در کنار بندر بود، یک کاسه آبگوشت چاودر صدف سفارش دادم.
- The creamy chowder was packed with chunks of seafood.
- سوپ چاودر خامه‌ای با تکه‌هایی از غذاهای دریایی قرار داده شده بود.
verb - transitive
غذا و آشپزی آبگوشت (چاودر) درست کردن، سوپ (چاودر) درست کردن
- The chef expertly chowdered with vegetables.
- سرآشپز ماهرانه با سبزیجات سوپ درست کرد.
- We decided to chowder the leftover fish from last night's dinner.
- ما تصمیم گرفتیم از ماهی باقی‌مانده‌ی شام دیشب آبگوشت درست کنیم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت chowder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chowder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chowder

لغات نزدیک chowder

پیشنهاد بهبود معانی