با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Christmas

ˈkrɪsməs ˈkrɪsməs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
دین کریسمس (جشنی در دین مسیحیت به مناسبت گرامیداشت زادروز عیسی مسیح)
- Christmas is my favorite holiday of the year.
- کریسمس تعطیلات محبوب من در سال است.
- Every Christmas, we gather with family and exchange gifts.
- هر کریسمس با خانواده دور هم جمع می‌شویم و هدایایی ردوبدل می‌کنیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Christmas

  1. noun Christmastime
    Synonyms: Christmastide, Xmas, Yuletide, Noel, Yule, Christmas night, Christmas Eve, Christmas Day, the Nativity

ارجاع به لغت Christmas

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Christmas» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/christmas

لغات نزدیک Christmas

پیشنهاد بهبود معانی