معنی Christmas season به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

فصل کریسمس، فصل تعطیلات، فصل جشن (مقطعی از سال که مردم خود را برای جشن کریسمس آماده می‌کنند.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- We love to bake cookies during the Christmas season.

- ما عاشق پختن کلوچه در فصل کریسمس هستیم.

- The Christmas season is a time for giving and kindness.

- فصل تعطیلات زمانی برای بخشندگی و مهربانی است.

- Many people decorate their homes during the Christmas season.

- بسیاری از مردم در فصل کریسمس خانه‌های خود را تزئین می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Christmas season

noun the time of year when people are getting ready for Christmas

ارجاع به لغت Christmas season

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «Christmas season» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/christmas-season

لغات نزدیک Christmas season

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return