امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Christmassy

    ˈkrɪsməsi ˈkrɪsməsi
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective informal
    مربوط به کریسمس، کریسمسی، دارای حال‌وهوای کریسمس، کریسمس‌گونه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The house was adorned with Christmassy decorations.
    - خانه با دکوراسیون کریسمس‌گونه‌ای تزئین شده بود.
    - The house looked beautifully Christmassy with all the lights and decorations.
    - خانه‌ با این چراغ‌ها و تزئینات حال‌وهوای کریسمسی زیبایی داشت.
    - She wore a Christmassy shirt to the party.
    - او برای مهمانی پیراهنی با حال‌وهوای کریسمس پوشیده بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد Christmassy

    1. adjective characteristic of or suitable for Christmas

    ارجاع به لغت Christmassy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «Christmassy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/christmassy

    لغات نزدیک Christmassy

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return