امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Clamant

klæmənt klæmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more clamant
  • صفت عالی:

    most clamant

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
پرهیاهو، پرسروصدا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective
نیازمند به توجه فوری، فوتی
- a clamant need
- نیاز فوری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد clamant

  1. adjective Demanding attention; ; ; - H.L.Mencken
    Synonyms:
    blatant clamorous crying dire imperative exigent pressing insistent strident urgent instant vociferous

ارجاع به لغت clamant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clamant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clamant

لغات نزدیک clamant

پیشنهاد بهبود معانی