امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Clayey

ˈkleɪi ˈkleɪɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
گلی، رستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد clayey

  1. adjective Resembling or containing clay
    Synonyms:
    argillaceous
    Antonyms:
    arenaceous
  1. adjective (used of soil) compact and fine-grained
    Synonyms:
    cloggy heavy

ارجاع به لغت clayey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clayey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clayey

لغات نزدیک clayey

پیشنهاد بهبود معانی