با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cleverly

ˈklevərli ˈklevli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more cleverly
  • صفت عالی:

    most cleverly

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
هوشمندانه، زیرکانه، ماهرانه
- She cleverly dances the knife.
- او به‌طور ماهرانه‌ای رقص چاقو را انجام می‌دهد.
- In no other novel is this ventriloquism so cleverly on display.
- در هیچ رمان دیگری، این تکلم بطنی تا این حد زیرکانه به رشته‌ی تحریر درنیامده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cleverly

  1. adverb in a clever manner
    Synonyms: sensibly, astutely, shrewdly, wittily, intelligently
  2. adverb in a dexterous manner
    Synonyms: adroitly, neatly, skillfully, dexterously, aptly, ingeniously, cunningly, resourcefully, handily, deftly, nimbly, agilely, proficiently, expertly, ably, smoothly, facilely, glibly, quickly, readily
    Antonyms: awkwardly, clumsily, unskillfully

ارجاع به لغت cleverly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cleverly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cleverly

لغات نزدیک cleverly

پیشنهاد بهبود معانی