با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Close-fitting

ˌkloʊsˈfɪt̬ɪŋ ˌkləʊs ˈfɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: closefitting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
تنگ، چسبان، بدن‌نما (لباس)
- The bride looked stunning in her close-fitting wedding dress.
- عروس در لباس عروس بدن‌نمایی که به تن داشت، خیره‌کننده به نظر می‌رسید.
- The athlete wore a closefitting jersey to enhance his performance.
- این ورزشکار برای بهبود عملکرد خود پیراهنی چسبان پوشید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد close-fitting

  1. adjective Fitting closely but comfortably
    Synonyms: close, snug

ارجاع به لغت close-fitting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «close-fitting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/close-fitting

لغات نزدیک close-fitting

پیشنهاد بهبود معانی