با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Closemouthed

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
کم‌حرف، تودار (closelipped هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد closemouthed

  1. adjective silent, reserved
    Synonyms: buttoned up, clammed up, close, close-lipped, dummied up, have tight chops, hush-hush, on the Q. T., quiet, reticent, sedate, taciturn, tight-lipped, uncommunicative, zipped one’s lips
    Antonyms: chatty, open, talkative

ارجاع به لغت closemouthed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «closemouthed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/closemouthed

لغات نزدیک closemouthed

پیشنهاد بهبود معانی