با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Co-op

ˈkoʊɑːp ˈkəʊɒp
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: coop

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal
انگلیسی آمریکایی تعاونی (مغازه و فروشگاه و غیره)
- The local co-op offers a variety of organic produce.
- در این تعاونی محلی انواع محصولات ارگانیک عرضه می‌شود.
- The members of the coop work together to make decisions and manage the business.
- اعضای تعاونی برای تصمیم‌گیری و مدیریت کسب‌و‌کار با یکدیگر همکاری می‌کنند.
noun countable
قفس، مرغدان
- He built a new co-op for his chickens to keep them safe from predators.
- او مرغدان جدیدی برای جوجه‌هایش ساخت تا آن‌ها را از شکارچیان در امان نگه دارد.
- The coop was filled with various breeds of poultry, including chickens, ducks, and turkeys.
- این قفس پر از نژادهای مختلف طیور از جمله جوجه، اردک و بوقلمون بود.
noun countable
زندان
- The co-op had a high-security system in place to prevent any escape attempts.
- این زندان دارای سیستم امنیتی بالایی برای جلوگیری از هرگونه تلاش برای فرار بود.
- The inmates in the coop were required to follow a strict daily schedule.
- زندانیان در زندان ملزم به رعایت برنامه‌ی سختگیرانه‌ی روزانه‌ بودند.
verb - transitive
حبس کردن، زندانی کردن
- The protesters were co-oped by the police.
- پلیس معترضان را زندانی کرده بود.
- Several prisoners were cooped up in the same cell.
- چندین زندانی در یک سلول کوچک حبس شده بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد co-op

  1. noun A jointly owned commercial enterprise (usually organized by farmers or consumers) that produces and distributes goods and services and is run for the benefit of its owners
    Synonyms: cooperative

ارجاع به لغت co-op

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «co-op» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/co-op

لغات نزدیک co-op

پیشنهاد بهبود معانی