امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Coastline

ˈkoʊstlaɪn ˈkəʊstlaɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    coastlines

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable C2
نوار ساحلی، خط دریاکنار، خط ساحلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The coastline is a habitat for many species of birds and marine life.
- خط ساحلی زیستگاه بسیاری از گونه‌های پرندگان و موجودات دریایی است.
- The storm had significantly reshaped the coastline.
- طوفان شکل نوار ساحلی را به‌طور قابل توجهی تغییر داده بود.
- She captured stunning photographs of the coastline at sunset.
- هنگام غروب خورشید، او از نوار ساحلی عکس‌های خیره‌کننده‌ای گرفته بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد coastline

  1. noun the area where land meets the ocean or sea

ارجاع به لغت coastline

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coastline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coastline

لغات نزدیک coastline

پیشنهاد بهبود معانی