گذشتهی ساده:
cockedشکل سوم:
cockedسوم شخص مفرد:
cocksوجه وصفی حال:
cockingشکل جمع:
cocksگند زدن، تر زدن، خیطی بالا آوردن، خراب کردن، بد انجام دادن
گردن کلفت محل، داش مشدی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cock» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cock