با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Coffer

ˈkɒːfər / / ˈkɑː- ˈkɒfə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive
صندوق، خزانه وجوه
- The government's coffers were empty.
- خزانه‌ی دولت خالی بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد coffer

  1. noun large box
    Synonyms: case, casket, chest, exchequer, repository, strongbox, treasure chest, treasury, war chest

ارجاع به لغت coffer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coffer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coffer

لغات نزدیک coffer

پیشنهاد بهبود معانی