با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cognoscible

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
(نادر) قابل‌ادراک، فهم‌پذیر، شناخت‌پذیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cognoscible

  1. adjective Capable of being known
    Synonyms: knowable, cognizable, cognisable
    Antonyms: unknowable

ارجاع به لغت cognoscible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cognoscible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cognoscible

لغات نزدیک cognoscible

پیشنهاد بهبود معانی