با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Coke

koʊk kəʊk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کک (ماده‌ی جامد پرکربن که در فشار و حرارت بالا بر اثر تقطیر آهسته‌ی زغال‌سنگ تشکیل می‌شود)
- The price of coke has been steadily increasing due to high demand and limited supply.
- قیمت کک به دلیل تقاضای بالا و عرضه‌ی محدود به طور پیوسته در حال افزایش است.
- The steel industry relies on coke.
- صنعت فولاد به کک متکی است.
noun slang uncountable
کوکائین
- The police arrested the suspect after finding a bag of coke hidden in his car.
- پلیس مظنون را پس از کشف یک کیسه کوکائین که در خودروی وی پنهان شده بود، دستگیر کرد.
- The addict was desperate for a hit of coke to satisfy his cravings.
- معتاد برای ارضای عطش شدیدش به‌شدت به دنبال کوکائین بود.
noun countable uncountable
نام تجاری کک (با حرف بزرگ) (نوعی نوشیدنی با نام کامل کوکاکولا که از ترکیب کولا و عصاره‌ی مالت و شکر تهیه می‌شود که در خاورمیانه و ایران به اختصار کوکا نامیده می‌شود)
- I prefer Diet Coke over regular Coke.
- کک رژیمی را به کک معمولی ترجیح می‌دهم.
- I always order a Coke when I go to the movie theater.
- همیشه وقتی به سینما می‌روم کک سفارش می‌دهم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد coke

  1. noun Coca Cola is a trademarked cola
    Synonyms: coca-cola
  2. noun Street names for cocaine
    Synonyms: blow, nose-candy, snow, c

ارجاع به لغت coke

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coke» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coke

لغات نزدیک coke

پیشنهاد بهبود معانی