امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Coldness

    ˈkoʊldnəs ˈkəʊldnəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun C2
    سردی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد coldness

    1. noun Relative lack of physical warmth
      Synonyms:
      coolness cold frigidity chilliness frigidness chill low temperature expressionlessness reticency iciness subduedness reservedness
      Antonyms:
      hotness
    1. noun The sensation produced by low temperatures
      Synonyms:
      cold

    ارجاع به لغت coldness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «coldness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coldness

    لغات نزدیک coldness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return