امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Colloquy

ˈkɑːləkwi ˈkɒləkwi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
گفت‌وگو، صحبت، محاوره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد colloquy

  1. noun conversation, debate
    Synonyms:
    buzz session chat chinfest chitchat clambake colloquium confab confabulation conference converse dialogue discourse discussion flap gab fest gam groupthink huddle palaver parley powwow rap rap session seminar talk talkfest

ارجاع به لغت colloquy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «colloquy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/colloquy

لغات نزدیک colloquy

پیشنهاد بهبود معانی