امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Come At

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
حمله کردن، حملات پی‌درپی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
phrasal verb
رسیدن، نزدیک شدن، نائل شدن
phrasal verb
شرایطی را پذیرفتن، موافقت کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد come at

  1. phrasal verb reach, attain
    Synonyms:
    accomplish achieve discover feel for find grasp succeed touch win
  1. phrasal verb attack
    Synonyms:
    assail assault charge fall upon fly at go for invade light into rush
  1. phrasal verb Accept (a situation); to agree to do

ارجاع به لغت come at

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «come at» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/come-at

لغات نزدیک come at

پیشنهاد بهبود معانی