با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Come In For

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    phrasal verb C2
    در معرض قرار گرفتن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد come in for

    1. phrasal verb be eligible for something, be subjected to
      Synonyms: acquire, bear brunt, endure, get, receive, suffer

    ارجاع به لغت come in for

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «come in for» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/come-in-for

    لغات نزدیک come in for

    پیشنهاد بهبود معانی