با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Comedian

kəˈmiːdiən kəˈmiːdiən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    comedians

معنی

noun countable B2
نویسنده نمایش‌های خنده‌دار، هنرپیشه نمایش‌های خنده‌دار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد comedian

  1. noun funny person, often professional
    Synonyms: actor, banana, card, clown, comic, cutup, droll, entertainer, farceur, humorist, jester, joker, jokester, laugh, merry-andrew, million laughs, quipster, stand-up comic, stooge, top banana, wag, wisecracker, wit, zany

ارجاع به لغت comedian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «comedian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/comedian

لغات نزدیک comedian

پیشنهاد بهبود معانی