امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Commercialize

kəˈmɜrːʃlaɪz kəˈmɜːʃəlaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    commercialized
  • شکل سوم:

    commercialized
  • سوم‌شخص مفرد:

    commercializes
  • وجه وصفی حال:

    commercializing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
به‌صورت تجارتی درآوردن، جنبه تجارتی دادن به

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- We should not let the Olympic Games become further commercialised.
- نباید بگذاریم مسابقات المپیک بیش از این جنبه‌ی تجارتی به خود گیرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد commercialize

  1. verb prepare for saleability
    Synonyms: advertise, cheapen, degrade, depreciate, develop as business, lessen, lower, make bring returns, make marketable, make pay, make profitable, make saleable, market, sell

ارجاع به لغت commercialize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «commercialize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/commercialize

لغات نزدیک commercialize

پیشنهاد بهبود معانی