با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Communications

American: kəˌmjuːnəˈkeɪʃn̩z British: kəˌmjuːnɪˈkeɪʃn̩z
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

ارتباطات
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد communications

  1. noun systems of information exchange
    Synonyms: information technology, means, media, publicity, public relations, route, telecommunications, transport, travel

ارجاع به لغت communications

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «communications» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/communications

لغات نزدیک communications

پیشنهاد بهبود معانی