امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Communization

    American: ˌkɑːmjənəˈzeɪʃən British: ˌkɑːmjənəˈzeɪʃən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    متکی برحقوق مشترک، اشتراکی کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد communization

    1. noun Changing something from private to state ownership or control
      Synonyms:
      nationalization nationalisation communisation
    1. noun A change from private property to public property owned by the community
      Synonyms:
      communisation
    1. noun The organization of a nation of the basis of communism
      Synonyms:
      communisation

    ارجاع به لغت communization

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «communization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/communization

    لغات نزدیک communization

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return