با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Compander

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

به این شکل نیز نوشته می‌شود: compandor

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(مخابرات) فشرگستر (سامانه‏‌ای که نشانک/ سیگنال را در فرستنده فشرده و در گیرنده باز می‌کند)
- The audio engineer adjusted the settings on the compander to reduce the dynamic range of the recording.
- این مهندس صدا تنظیمات را در فشرگستر تنظیم کرد تا دامنه‌ی دینامیکی ضبط را کاهش دهد.
- The compandor is a useful device for compressing and expanding audio signals.
- فشرگستر ابزاری مفید برای فشرده‌سازی و گسترش سیگنال‌های صوتی است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت compander

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «compander» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/compander

لغات نزدیک compander

پیشنهاد بهبود معانی