با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Competently

ˈkɑːmpət̬ntli ˈkɒmpɪtntli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

استادانه، ماهرانه، با شایستگی، از روی شایستگی، با صلاحیت، از روی صلاحیت، به‌طور شایسته
- They worked competently.
- آن‌ها استادانه کار کردند.
- Both kids actually competently play the drum kit.
- هر دو بچه به‌طور ماهرانه درام‌کیت را می‌نوازند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد competently

  1. adverb capably
    Synonyms: skillfully, ably, efficiently, proficiently, expertly, dexterously, adeptly, effectively, well

ارجاع به لغت competently

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «competently» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/competently

لغات نزدیک competently

پیشنهاد بهبود معانی