با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Compunctious

kəmˈpʌŋkʃəs kəmˈpʌŋkʃəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
نادم، وابسته به پشیمانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد compunctious

  1. adjective Feeling or expressing regret for one's sins or misdeeds
    Synonyms: contrite, penitent, penitential, regretful, remorseful, repentant, sorry

ارجاع به لغت compunctious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «compunctious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/compunctious

لغات نزدیک compunctious

پیشنهاد بهبود معانی