امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Computer Science

    kəmˈpjuːtərˈsaɪəns kəmˈpjuːtəˈsaɪəns
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun phrase
    کامپیوتر علم کامپیوتر، علوم کامپیوتر link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد computer science

    1. noun the study of computers
      Synonyms:
      artificial intelligence computer-aided learning computer-aided testing computer technology cybernetics data processing information retrieval information technology natural language processing neural networks operating systems programming programming languages robotics simulation systems analysis

    ارجاع به لغت computer science

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «computer science» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/computer-science

    لغات نزدیک computer science

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return