با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Concierge

ˌkɑːnsiˈerʒ ˈkɒnsieəʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    concierges

معنی‌ها

noun countable
نگه‌دار یا حافظ، زندانبان، قلعه‌بان، دربان
noun countable
هتل مسئول راهنمایی مسافران در هتل، مسئول لابی، منشی هتل، مسئول رزرو تور‌ها و مکان‌های هنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد concierge

  1. noun
    Synonyms: attendant, doorman, janitor, porter

ارجاع به لغت concierge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «concierge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/concierge

لغات نزدیک concierge

پیشنهاد بهبود معانی