امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Conclusion

kənˈkluːʒn kənˈkluːʒn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    conclusions

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C2
پایان، فرجام، اختتام، انجام، نتیجه، استنتاج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- Her death takes place in the conclusion of the story.
- مرگ او در پایان داستان اتفاق می‌افتد.
- the conclusion of the peace treaty
- نتیجه‌ی قرارداد صلح
- My conclusion was that ...
- استنتاج من این بود که ...
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conclusion

  1. noun end
    Synonyms:
    cease cessation close closure completion consequence culmination denouement desistance development ending end of the line eventuality finale finish issue outcome payoff period result stop termination upshot windup wrap
    Antonyms:
    beginning commencement introduction preface prelude start
  1. noun judgment, decision
    Synonyms:
    agreement conviction corollary deduction determination illation inference opinion ratiocination resolution resolve sequitur settlement verdict
    Antonyms:
    concept theory

Collocations

  • in conclusion

    بالأخره، در خاتمه، در پایان

  • try conclusion with

    (قدیمی) بحث و مجادله کردن، رقابت لفظی کردن

لغات هم‌خانواده conclusion

  • noun
    conclusion

ارجاع به لغت conclusion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conclusion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conclusion

لغات نزدیک conclusion

پیشنهاد بهبود معانی