امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cone

koʊn kəʊn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    coned
  • شکل سوم:

    coned
  • سوم‌شخص مفرد:

    cones
  • وجه وصفی حال:

    coning
  • شکل جمع:

    cones

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
قیف (بستنی)، هرچیز مخروط‌مانند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Cone-shaped hill
- تپه‌ی مخروط‌سان
- Ice cream cone
- قیف بستنی
noun countable
گیاه‌شناسی جوز کلاغ، میوه‌ی کاج، هر تخم یا میوه‌ی مخروط‌سان، مخروط کاج، کوکنار
noun countable
جانورشناسی (در شبکیه‌ی چشم بیشتر مهره‌داران) یاخته‌ی مخروطی (که نسبت به نور و رنگ حساس است)
noun countable
(در میکروفن و غیره) دیافراگم
verb - transitive countable
مخروطی‌شکل کردن، مخروط‌سان کردن، برش مخروطی دادن به
noun countable
(راهنمایی و رانندگی) میله‌ی مخروط‌سان، مخروطه (پلاستیکی یا فلزی و حمل‌شدنی که برای هدایت رانندگان در امتداد مسیر و غیره قرار می‌دهند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cone

  1. noun circular-shaped object with pointed end
    Synonyms: conoid, pyramid, raceme, strobile, strobiloid

Phrasal verbs

  • cone off

    (مسیررا) با مخروط مشخص کردن

ارجاع به لغت cone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cone

لغات نزدیک cone

پیشنهاد بهبود معانی