با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Conferment

American: kənˈfɜːrmənt British: kənˈfɜːmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
تفویض، اعطا
- the conferment of an honorary doctorate
- اعطای درجه‌ی دکترای افتخاری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conferment

  1. noun The act of conferring, as of an honor
    Synonyms: bestowal, conferral, bestowment, accordance, conference, grant, presentation

ارجاع به لغت conferment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conferment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conferment

لغات نزدیک conferment

پیشنهاد بهبود معانی