با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Conferring

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    conferred
  • شکل سوم:

    conferred
  • سوم شخص مفرد:

    confers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
شورایی، مشورتی
- the conferring meeting
- نشست مشورتی
- نظرات شورایی
- the conferring opinions
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conferring

  1. adjective holding a conference
    Synonyms: consulting, discussing, deliberating, counseling, conversing, meeting, talking

ارجاع به لغت conferring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conferring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conferring

لغات نزدیک conferring

پیشنهاد بهبود معانی