امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Confidence

ˈkɑːnfədns ˈkɒnfɪdns
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    confidences

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B2
اطمینان، اعتماد، اعتقاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Do you have confidence in his honesty?
- آیا به صداقت او اطمینان داری؟
- He has confidence he will win.
- او به برنده شدن خود اطمینان دارد.
- If you lose your confidence, you will not succeed.
- اگر اعتماد خود را از دست بدهی، موفق نخواهی شد.
- to have confidence in
- اعتماد داشتن به
noun countable
راز، سرّ
- Take him into your confidence.
- رازت را با او در میان بگذار.
- in strict confidence
- به‌طور کاملاً محرمانه (یا کاملاً خصوصی)
- to reveal a friend's confidences
- رازهای دوستی را افشا کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد confidence

  1. noun belief in oneself
    Synonyms:
    aplomb assurance backbone boldness brashness certainty cool courage daring dash determination elan faith in oneself fearlessness firmness fortitude grit hardihood heart impudence intrepidity mettle morale nerve pluck poise presumption reliance resoluteness resolution self-possession self-reliance spirit spunk sureness tenacity
    Antonyms:
    uncertainty unconfidence
  1. noun belief in something
    Synonyms:
    assurance credence dependence faith hope reliance stock store sure bet trust
    Antonyms:
    apprehension distrust doubt fear uncertainty unconfidence

Collocations

لغات هم‌خانواده confidence

ارجاع به لغت confidence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «confidence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/confidence

لغات نزدیک confidence

پیشنهاد بهبود معانی