امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Confirmation

ˌkɑːnfərˈmeɪʃn ˌkɒnfəˈmeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    confirmations

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun B2
تأیید، تصدیق، ابرام، تثبیت، استقرار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- the confirmation of a hotel reservation
- تأیید پیش‌گزینی (رزرو کردن) جا در هتل
- the confirmation of a theory
- اثبات یک نظریه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد confirmation

  1. noun ratification, validation, proof
    Synonyms:
    acceptance accepting accord admission affirmation affirming agreement approval assent attestation authenticating authentication authorization authorizing avowal consent corroborating corroboration endorsement evidence go ahead green light nod okay passage passing proving recognition sanction sanctioning stamp of approval substantiation support supporting testament testimonial testimony validating verification verifying visa witness
    Antonyms:
    annulment cancellation contradiction denial destruction opposition veto void

لغات هم‌خانواده confirmation

  • noun
    confirmation

ارجاع به لغت confirmation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «confirmation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/confirmation

لغات نزدیک confirmation

پیشنهاد بهبود معانی