امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Congratulations

    kənˌɡrætʃəˈleɪʃənz kənˌɡrætʃəˈleɪʃənz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun plural A2
    تبریک، تهنیت، شادباش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Give him my congratulations when you see him.
    - هروقت دیدیش از طرف من بهش تبریک بگو.
    - Congratulations, you have a healthy baby boy.
    - بهتون تبریک می‌گم، پسر بچه‌ی سالمی دارید.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد congratulations

    1. noun complimentation on achievement, luck
      Synonyms:
      best wishes compliments felicitations give a “ hear-hear” good going good wishes good work greetings hail
      Antonyms:
      commiseration condolences criticism

    ارجاع به لغت congratulations

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «congratulations» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/congratulations

    لغات نزدیک congratulations

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return