امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Congruity

kənˈɡruːəti kənˈɡruːəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
موافقت، سنخیت، تجانس، هم‌نهشتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the congruity of his behavior and his position
- تجانس رفتار او با مقامش
- cultural congruity
- سنخیت فرهنگی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد congruity

  1. noun The act or state of agreeing or conforming
    Synonyms:
    accordance agreement chime conformance conformation conformity congruence correspondence harmonization harmony keeping
  1. noun Logical agreement among parts
    Synonyms:
    coherence consistency accord agreement consistence congruousness compatible concord conformity consonance harmonious symmetry congruence
    Antonyms:
    incongruity

ارجاع به لغت congruity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «congruity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/congruity

لغات نزدیک congruity

پیشنهاد بهبود معانی