با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Conn

ˈkɑːn ˈkɑːn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    conned
  • شکل سوم:

    conned
  • وجه وصفی حال:

    conning

توضیحات

همچنین می‌توان از con به‌جای conn استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
(کشتی، هواپیما و ...) راندن، هدایت کردن، کنترل کردن
- The captain will conn the ship through the narrow passage.
- کاپیتان کشتی را از گذرگاه باریک هدایت می‌کند.
- He was proud to conn the yacht on its first voyage.
- او مفتخر بود که در اولین سفر، قایق بادبانی را کنترل کرد.
noun uncountable
کنترل (توسط کاپیتان، خلبان و ...)
- The captain took the conn as they approached the harbor.
- کاپیتان وقتی به بندر نزدیک می‌شدند، کنترل را به دست گرفت.
- Mistakes in the conn can lead to dangerous situations at sea.
- اشتباهات در کنترل می‌تواند منجر به موقعیت‌های خطرناک در دریا شود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت conn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conn

لغات نزدیک conn

پیشنهاد بهبود معانی