با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Contraindicate

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
پزشکی ناروا بودن، صلاح نبودن، منع استعمال داشتن (درمورد درمان یا داروهایی که پس از تجربه، ناصواب یا مضر تشخیص داده شده است)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد contraindicate

  1. verb Make a treatment inadvisable
    Antonyms: indicate

ارجاع به لغت contraindicate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contraindicate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contraindicate

لغات نزدیک contraindicate

پیشنهاد بهبود معانی