امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Contumelious

    ˌkɒntjuːˈmiːlɪəs ˌkɒntjuːˈmiːlɪəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    اهانت کننده، جسورانه، ننگین، زشت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد contumelious

    1. adjective Rude and disrespectful
      Synonyms:
      assuming assumptive audacious bold boldfaced brash brazen cheeky familiar forward impertinent impudent insolent malapert nervy overconfident pert presuming presumptuous pushy sassy saucy smart brassy flip fresh smart-alecky snippety snippy uppish uppity wise
    1. adjective Of, relating to, or characterized by verbal abuse
      Synonyms:
      abusive invective opprobrious scurrilous vituperative

    ارجاع به لغت contumelious

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «contumelious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contumelious

    لغات نزدیک contumelious

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid