با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Convergent

kənˈvɜːrdʒənt kənˈvɜːdʒənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
(هندسه) خطوط متقارب و متلاقی
adjective
هم‌گرا، متقارب، هم‌رس، هم‌ریز (در مقابل: واگرا divergent)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد convergent

  1. adjective converging
    Synonyms: meeting, coming together, concurrent, confluent, connecting, merging

ارجاع به لغت convergent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «convergent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/convergent

لغات نزدیک convergent

پیشنهاد بهبود معانی